بنیاد جهان، غیر مادی است/ حکمت، گمشده انسان
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۳۵۲۷
به بیان بعضی از متفکران بزرگ، بنیاد جهان غیر مادی است و تا زمانی که ما نپذیریم «حکمت» برای انسان مهمترین گمشده است و تصور کنیم تنها فناوری و تکنولوژی را باید دنبال کرد، جهان ما روز به روز خرابتر میشود.
«تمام دانشها و فناوریهای ساخته بشر در حال حاضر زیست بوم و زمین را تهدید میکنند. گرچه علم برای ما کشاورزی، مخابرات، بهداشت و دستگاههای مؤثر در حوزه سلامت آورد، اما در همان حین هم تخریب جنگلها و آلودگی هوا و از بین رفتن خاک را به دنبال داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بخشی از صحبتهای رسول رکنیزاده، استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه اصفهان است. او علم حقیقی را محدود به فناوری و تکنولوژی امروزی نمیداند. به زعم این دانشمند وارسته، دین، عرفان و معنویت توانستهاند برای تمام انسانها بنیاد حکمی قدرتمندی را عرضه کنند و ما نیاز داریم که از اندیشهها و دریای معرفتی عارفان و متألهان بهره ببریم تا بتوانیم به دانش امروز جهت دهیم. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی ایسنا با این دانشمند فیزیک در خصوص جهان، فیزیک کوانتوم و نقش انسان در دنیای علم است.
با توجه به تخصص و تحصیل شما در زمینه فیزیک کوانتوم، لطفا بفرمایید فیزیک کوانتوم به چه حوزهای از علم اشاره دارد و به چه نوع فناوری میگویند فناوری کوانتومی؟از اوایل قرن بیستم، پدیدههایی در آزمایشگاهها مشاهده شد که با آن چیزی که ما به آن «فیزیک نیوتنی» یا «فیزیک کلاسیک» میگوییم قابل توصیف نبود. در واقع، امکان توصیف و تبیین این آزمایشها وجود نداشت، لذا فیزیکدانی به نام ماکس پلانک (Max Planck) در آلمان، برای تبیین پدیدهها مدل جدیدی ارائه کرد.
به این معنی که کمیتهایی مانند انرژی در شرایطی که ما به آنها «کراندار یا مقید» میگوییم دارای مقادیر گسسته هستند. به این مقادیر گسسته «کوانتوم» میگویند که این اصطلاح از زبان یونانی گرفته شده است.
در واقع، «کوانتوم» یعنی بسته، دانه دانه یا قطعه قطعه. پس دستهای از کمیتها که در دنیای کلاسیک تصور میکردیم کمیتهای پیوستهای هستند و میتوانند هر مقداری داشته باشند، مشخص شد که اگر سامانهها مثل الکترون در اتم مقید باشند، انرژیهای آنها گسسته است و به این ترتیب توانستند دستهای از آزمایشهای فیزیکی را که در آن دوران انجام شده بود و با روشهای کلاسیک قابل تبیین نبود، توصیف کنند.
ازاینرو، یک نظریه جدید به وجود آمد و حدود ۲۶ سال یعنی از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۶ طول کشید تا تقریبا ساختار ریاضی آن کامل شد و کاربردهای آن در حوزههای مختلف فیزیک آغاز شد و از طریق این کاربردها توانستند در طول یک قرن بسیاری از فناوریها را متحول کنند.
برای مثال، بر اساس این نظریه لیزرها، دیودها و ترانزیستورها که بنیاد تمام الکترونیک مدرن و مخابرات هستند به وجود آمدند. نیروهای هستهای کشف و شناسایی شدند و تقریبا در تمام آن چیزی که بنیاد فناوریهای جدید تا اواخر قرن ۲۰ بود، ردپایی از فیزیک کوانتومی وجود دارد. شاید آخرین آنها تا پایان قرن بیستم توسعه نانوساختارها بود که منجر به «نانو تکنولوژی» شد. این تکنولوژی جزء تکنولوژیهای بسیار پیشرو بوده که امروزه نیز بسیاری از کاربردهای آن را میبینیم.
«دومین انقلاب کوانتومی» به چه انقلابی میگویند و چه فناوریهایی را شامل میشود؟با پژوهشهای بیشتر روی ساختار این نظریه، محققان متوجه شدند که مکانیک کوانتوم ابعاد دیگری هم دارد که پیشتر تصور میکردند تنها به کار ملاحظات نظری و فلسفی میآید. از دهه ۱۹۹۰ به بعد، دانشمندان متوجه شدند که فیزیک کوانتومی جنبههای دیگری دارد که میتوان در فناوری از آن استفاده کرد.
از اینرو، قرن ۲۱ به «قرن انقلاب دوم کوانتومی» تبدیل شده است. منظور از انقلاب دوم بهرهبردای از دستهای از پدیدهها مانند بر هم نهی حالتهای کوانتومی (Quantum superposition) و در هم تنیدگی کوانتومی (Quantum entanglement) در فناوریهای جدید است.
این فناوریها در سه حوزه مهم جای میگیرند؛ دسته اول، کامپیوترهای کوانتومی هستند که تاکنون نسل اول آنها ساخته شده است و از نظر قدرت و سرعت محاسبات پیچیده، بسیار مهم هستند.
دسته دوم مربوط به ارتباطات یا مخابرات میشوند که در واقع تبادل اطلاعات بسیار وسیع در سیستمهای مخابراتی میتواند از طریق این فناوری تحقق یابد و به آن مخابرات امن میگوییم، زیرا مخابراتی که در سیستمهای معمول کلاسیک وجود دارد همیشه قابل هک شدن است و ممکن است مورد جاسوسی قرار بگیرد، اما وقتی مخابرات کوانتومی استفاده شود، دیگر این امکان وجود ندارد. بنابراین، مخابرات یکی از حوزههایی بود که تحت تاثیر قرار گرفت و زودتر از حوزههای دیگر برای آن فناوریهایی به وجود آمد.
بخش سوم که به آن «حسگرهای کوانتومی» میگویند، دستهای از فناوریها هستند که میتوانند در شناسایی، تشخیص و تصویربرداری بسیار دقیقتر از سیستمهای کلاسیک معمولی که با نورهای غیر کوانتومی کار میکنند تصویربرداری و اطلاعات به ما بدهند. رادارها و میکروسکوپها، آشکارسازها و نیز تصویربرداریهای بسیار خاص، نمونههای از این فناوریهای حسگری هستند.
آنچه که گفته شد سه حوزه مهم از فناوری هستند که در هر سه حوزه هم پیشرفتهای بسیار زیادی در سطح جهان به وقوع پیوسته است.
کشور ما از نظر انجام فعالیتهای کوانتومی در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا در این زمینه تاکنون اقداماتی انجام شده است؟در کشور ما از بعد نظری حداقل در طی بیش از بیست سال گذشته روی نظریههای اطلاعات کوانتومی و اپتیک کوانتومی کارهای خوبی انجام شده است. در دانشگاه اصفهان حدود ۲۰ سال است که ما مرکز پژوهش اپتیک کوانتومی را داریم. همچنین، در دانشگاههای دیگر کشور هم کارهای زیادی در این زمینهها انجام شده است، اما تمام اینها به صورت کارهای نظری است.
در دانشگاه صنعتی شریف، بحث فناوریهای کوانتومی بیش از یک دهه است که آغاز شده است. همچنین در بعضی صنایع کشور آزمایشگاههایی در این زمینه راهاندازی شده است. در یکی دو سال گذشته نیز تصمیم گرفته شد که ما در دانشگاه أصفهان نیز وارد حوزه فناوری شویم. لذا، در کشور ما سوابقی در بحث آزمایشهای حوزه فناوری کوانتومی شکل گرفته و دستاوردهایی را هم به همراه داشته است.
با قرارداد نسبتا مفصلی که دانشگاه اصفهان با معاونت علمی ریاست جمهوری و با صنایع کشور منعقد کرده، قرار است دانشگاه اصفهان هم یکی از مراکز اصلی این فناوری باشد.
در حال حاضر مرکز علوم و فناوریهای کوانتومی دانشگاه اصفهان در حال راه اندازی است. البته از نظر کاری سالهاست که ما در این حوزه کار میکنیم، اما آزمایشگاه و ساختمان جدید آن در حال ساخت و برخی امکانات و تجهیزات در حال خریداری و نصب است که امیدوار هستیم این مرکز تا نیمه اول سال آینده راه اندازی شود.
در دانشگاه صنعتی شریف هم چنین مرکزی وجود دارد؟در ایران قرار است دو هاب(hub) یا دو مرکز تحقیقاتی که هم ماموریتهای مشخص دارند و هم به مراکز و دانشگاههای دیگر خدمات ارائه میدهند، راه اندازی شود. در این خصوص، دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی شریف دو مرکز تحقیقاتی اصلی هستند که بر روی آنها سرمایه گذاریهایی صورت گرفته است.
در نظر شما جهان کوانتوم چگونه جهانی است؟ جهان قطعیت است یا جهان احتمال؟جهان کوانتومی حاصل دستیابی بشر به بنیادیترین بخش جهان یعنی اتمها و ذرات بنیادی و اعداد بسیار کوچکی مانند ثابت پلانک (از مرتبه ۱۰ به توان منفی ۳۴ ژول-ثانیه) است. در این حوزه بنیادی، ما فقط قدرت پیشگویی احتمالاتی نتایج آزمایشگاهها را دارا هستیم.
در واقع در این سطح از دقت ما به این رسیدهایم که بسیار از ویژگیهای سامانهها مانند مکان و تکانه که در جهان کلاسیک جدا از هم اندازهگیری میشدند، در بنیاد جهان به هم پیوستهاند و دیگر نمیتوان یکی را بدون اثرگذاری روی دیگری اندازهگیری کرد.
اندازهگیری در جهان کوانتومی یک موضوع بنیادی است و بدون اندازهگیری از ویژگیهای اشیاء نمیتوان سخن گفت. به یک معنی ما با اندازهگیری آن ویژگی را در سامانههای کوانتومی تحقق میبخشیم.
چرا این روابط را روابط «عدم قطعیت» مینامند؟ به عبارت دیگر، این «عدم قطعیت» به چه موردی اشاره دارد؟همانطور که گفته شد چون تصور ما بر این بود که میتوانیم از هر یک از ویژگیهای یک سامانه کوانتومی به صورت جداگانه اطلاعات کسب کنیم، در حد دقتهای فیزیک کلاسیک، حاصل اندازهگیریها روی این کمیتها مستقل از هم بود.
اما در کوانتوم مکانیک یاد گرفتیم که تمام این ویژگیها به هم مرتبط هستند و به همین خاطر مجموعهای از روابط به دست آمد به نام «روابط عدم قطعیت». اما منظور اصلی این است که در کوانتوم مکانیک، بسیاری از ویژگیهایی که ما به جهان نسبت میدهیم، یک همبستگی بسیار عمیق با یکدیگر دارند.
از تعمیم همین همبستگی بین ویژگیهای سامانههای کوانتومی است که تکنولوژیهای مبتنی بر نظریه کوانتومی که از آنها بهعنوان «تکنولوژیهای برافکن» یاد میشود، به طور کلی فناوری قرن ۲۰ و ۲۱ را متحول کرد. لذا، از عدم قطعیت و احتمالاتی که در کوانتوم مکانیک از آن صحبت میکنند، نباید این طور برداشت کرد که این علم یک نظریه غیر قطعی است.
منظورمان از «عدم قطعیت»، صرفا کشف یک دسته از ارتباطاتی است که در جهان عادی ما آنها را نمیدانستیم و فکر میکردیم اینها از هم مجزا هستند، اما در فیزیک کوانتومی یاد گرفتیم که اینها در لایه زیرین به شدت به یکدیگر مرتبط هستند.
بر اساس یک نظریه universe وجود ندارد، بلکه آنچه وجود دارد multiverse است؟ نظر شما در این باره چیست؟اینها مدلهایی هستند که وقتی برخی از جنبههای کوانتومی مورد تحلیل قرار میگیرند، مطرح میشوند و طرفدارانی نیز دارد و از آن در توضیح بعضی پدیدارها هم استفاده میشود. اما هیچ کدام از این مدلها دارای تأیید تجربی نیستند، بلکه مدلهایی هستند که ما فعلا جوابی بر علیه یا له آنها نداریم.
مثلا در کوانتوم مکانیک بین دو نقطه مسیری را نمیتوان تعیین کرد، یعنی باید سرعت و مکان را همزمان با هم داشته باشیم تا از مسیر سخن بگوییم. در مکانیک کلاسیک بحث «ضرورت و تعینگرایی» وجود دارد؛ اگر شما در نقطه A باشید و شرایط اولیه مکان و سرعت را داشته باشید میتوانید یک مسیر به نقطه B ترسیم کنید که ذره در آن مسیر حرکت میکند.
در حالی که در کوانتوم مکانیک، وقتی میخواهیم از A به B برویم بینهایت مسیر وجود دارد، اما در آزمایشگاه تنها یکی از آنها تحقق پیدا میکند. ممکن است سوال کنید که دیگر مسیرهای ممکن کجا هستند؟ وقتی از مسیرهای دیگر سوال میکنید گویی آنها در جهانهای موازی دارند اتفاق میافتند. به همین دلیل، این مدلی است که با کوانتوم مکانیک سازگار است، اما هیچ آزمایشی که بتوانیم آن را تایید یا تکذیب کنیم وجود ندارد. لذا در حد مدلهای قابل قبول باقی مانده است.
ممکن است در آینده برای تایید یا تکذیب این نظریهها آزمایشی جواب دهد؟تا الان وجود نداشته، اما ممکن است در آینده به شکلهای مختلف بتوانیم شواهدی را پیدا کنیم که به many world یا multi universe دسترسی داشته باشیم. در حال حاضر به این مدلها، مدلهای علمی میگویند. اما چرا علمی هستند؟ زیرا با مسلمات دانش کوانتوم مکانیک در تضاد نیستند.
البته فیزیکدانانی که در فناوری یا آزمایشگاههای کوانتومی کار میکنند تا کنون هیچ وقت از این مدلها استفاده نکردهاند. کسانی که در حوزههای فیزیک نظری کار میکنند، این نوع مدلها برایشان جالب توجه است و سعی میکنند برای آنها شواهدی هم پیدا کنند.
بهطور کلی، علم فیزیک و به طور خاص فیزیک کوانتوم تا چه اندازه توانسته است در تعریف و تبیین جهان موفق باشد؟مکانیک کوانتوم دانش بسیار متواضعی است، بر خلاف دنیای کلاسیک که مدعی بود میتوانیم جهان را توصیف کنیم، مکانیک کوانتومی میگوید ما فقط نتایج آزمایشگاههای فیزیک را میتوانیم با احتمال پیشگویی کنیم، به عبارت دیگر، پیش گویی احتمالاتی نتایج آزمایشگاه.
لذا، در مکانیک کوانتوم ما به جهان فی نفسه دسترسی نداریم و آن چیزی که به آن دسترسی داریم جهانی است که آزمایشگاهها یا شرایط آزمایشگاهی به ما میدهند. به این خاطر دانش کوانتومی یک دانش بی مدعاست. در حالی که در قدیم، فیزیک کلاسیک ادعا داشت که من میتوانم تمام جهان را توصیف کنم؛ از دورترین کهکشانها گرفته تا اتمها و مولکولها، در حالی که مکانیک کوانتومی چنین ادعایی ندارد، بلکه میگوید من اگر آزمایشی را بر پا کردم، در آن آزمایش میتوانم احتمالات نتایج را پیشگویی کنم.
بنابراین جهان عینی و جهان واقعی در دسترس آزمایشگاههای ما نیست و برای تبیین جهان نیاز به چیزی فراسوی علم داریم که کوانتوم مکانیک به آن دسترسی ندارد. لذا، کسانی که مدعی هستند ما جهانی داریم که میتوانیم به واسطه فیزیک، آن جهان را توصیف کنیم، مشخص است که دانش فیزیک را نمیشناسند. دانش فیزیک حدود خود را شناخته و خود را بسیار محدود کرده و به واسطه این محدودیت توانسته است این همه فناوری و توانمندی را تولید کند.
آیا جهان واقعی در دسترس علم است؟درواقع، همانطور که گفته شد جهان واقعی در دسترس علم نیست. به چنین جهانی میگویند «واقعیت فی نفسه» که در دسترس علم فیزیک نیست. آنچه که ما در جهان پیرامون خود میبینیم از طریق حواس و آزمایشها است. مثلا اگر نور این اتاق را عوض کنند رنگ تمام اشیاء عوض میشود.
از اینرو، تمام آن چیزی که در جهان میبینید و مشاهده میکنید به ساختار بینایی، شنوایی و حواس شما وابسته است و پس از آن به برپایش آزمایشگاهی. در بنیاد، این اشیاء از الکترون، پروتون و نوترون تشکیل شدهاند و این ذرات در اجسام گوناگون هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و این تنوعی که ما میبینیم به تعداد و نحوه ترکیب این سه ذره و برپایش آزمایشگاهی مربوط است، وگرنه بنیاد غایی (حقیقت) جسم ما انسانها و این اشیاء یک حقیقت بیش نیست و آن هم در دسترس مکانیک کوانتومی یا فیزیک نیست.
ممکن است حوزههای دیگر و منابع معرفتی دیگر انسان بتوانند با آن واقعیت فی نفسه ارتباط برقرار کنند، اما فیزیک در آزمایشگاهها محدود است.
برخی از فیزیکدانها هستند که رو به مادهگرایی میآورند و ماتریالیست میشوند، آیا این اعتقاد آنها به پشتوانه مکانیک کوانتومی است؟دنیای فیزیک کلاسیک با ماتریالیست میتواند همنوایی داشته باشد، یعنی اینکه بخواهیم تمام اشیاء را با تبیینهای علّی و معلولی مادی توضیح دهیم، امکان پذیر بود و جواب هم میدهد، اما در دنیای کوانتومی این کار نشدنی است، یعنی بحث علیت مادی بین اشیاء در مکانیک کوانتوم زیر سوال است.
میگوییم زیر سوال است به این معنی که بر اساس نظریه کوانتومی رابطه علیت فلسفی بین پدیدارها را نمیتوان در همه سطوح اثبات کرد. مثلا پدیده در هم تنیدگی که اشاره شد و بنیاد فناوریهای جدید است، نمیتوان با نظامهای علی و معلولی معمولی توضیح داد و شما به ناچار باید یک ساختار استعلایی و بنیاد دیگری برای جهان قائل باشید تا بتوانید این پدیدار را توضیح دهید.
به همین دلیل امروزه کسی به پشتوانه علم فیزیک مدرن یا کوانتوم مکانیک نمیتواند ماتریالیست شود. انسانها ماتریالیست هستند، بنا به عللی که خودشان میخواهند، نه بنا به دلایل علمی. با علم جدید نمیتوان ماتریالیست شد، اما کسانی میتوانند ماتریالیست باشند، بنا به علل دیگر.
البته نمیگوییم از علم جدید الهیات در میآید، اما ماتریالیست هم در نمیآید. علم جدید، علمی است که حدود دانش انسان را معین کرده است و میگوید حد و سطح معرفت شما به جهان چنین است، که به آن میگوییم «واقعیتهای تجربی» و «جهان فیزیکی»، یعنی آنچه که در آزمایشگاه میتوان دید.
اگر چیزی در آزمایشگاههای فیزیک قابل مشاهده نباشد، فیزیک نمیتواند در مورد آن چیزی بگوید و همچنین نمیتواند مدعی هم باشد که بگوید چنین چیزهایی وجود ندارد. ماتریالیستها میگویند غیر از این جهان مادی که ما میبینیم، جهان دیگری وجود ندارد.
در دنیای کوانتومی همین جهان مادی را هم که ما احساس میکنیم ماده هستند در مکانیک کوانتومی، هیچ کدامشان ماده به معنای معمولی و کلاسیک هم نیستند. به بیان بعضی متفکران بزرگ، بنیاد جهان غیر مادی است. وقتی ما در آزمایشگاههای مکانیک کوانتومی هستیم نمیتوانیم ماده به معنای معمولی کلمه را در مورد این جهان استفاده کنیم.
درواقع، در کوانتوم مکانیک میگویند اگر جهان بنیادی دارد، ما به آن دسترسی نداریم، یعنی دانش فعلی ما حاصل بر هم کنشهای ما در آزمایشگاه با سامانههایی است که آنها نیز محصول آزمایشگاههای قبلی هستند.
آیا شما معتقد هستید که علم یک شمشیر دو لبه است؟ به این معنا که گاهی تهدیدی برای بشریت است و گاهی فرصت و درمان؟ آیا میتوان گفت فیزیک کوانتوم هم چنین ویژگی دارد؟تمام دانشها و فناوریهای ساخته بشر در حال حاضر زیست بوم و زمین را تهدید میکنند. گرچه علم برای ما کشاورزی، مخابرات، بهداشت و دستگاههای مؤثر در حوزه سلامت آورد، اما در همان حین هم تخریب جنگلها و آلودگی هوا و از بین رفتن خاک را به دنبال داشت. بنابراین، مسیری که این علم داشته مسیری بریده از حقیقت اصیل است.
اگر از آن حقیقت اصیل جدا شوید که ما به آن «حکمت» میگوییم، این اتفاقات به طور طبیعی رخ میدهد. پس ما در علم جدید اگر بتوانیم مراقبت کنیم و نحوه نگرش خود را به جهان تغییر دهیم، و به جای نگاه علمی-تکنولوژیک، نگاه حِکمی داشته باشیم که ارزشهای انسان امروز و نیز آیندگان هم در آن دیده شود، شاید بتوانیم بخشی از خطرات را کم کنیم.
اگر نه، با این روشی که پیش میرویم، میبینیم کشورهایی که بیشتر به فناوری دسترسی دارند، به واسطه سلاحها و فناوریها، قدرت تخریب بیشتر در جهان، محیط زیست و انسانها را دارند.
در قرن ۲۰ مجموع کشتههایی که انسانها در جنگهای مخرب از خود بر جای گذاشتند، به دلیل دسترسی به فناوری بوده است. درواقع، ظلم و ستمی که در جهان بین کشورهای جهان اول و سوم نهادینه شده، ناشی از توسعه فناوری است. بنابراین، ما به نحوی به تغییر نگاه واندیشه در حوزه علم و فناوری نیاز داریم.
کار آسانی نیست اما باید گفتوگوهای آن صورت پذیرد تا روزی تحقق پذیرد و بشر متوجه شود که زمین برای زیستن است و نه برای بهرهکشی و تفاله کردن آن. در این زمینه، کشور ما یکی از کشورهایی است که پتانسیل ارائه این تغییر نگرش جدید را دارد.
به لحاظ فلسفی هم دلیلی وجود داشته که شما به فیزیک کوانتومی علاقمند شدید و این رشته را بهعنوان رشته تحصیلیتان انتخاب کردید؟اینکه من به فیزیک نظری و ریاضی از دوران نوجوانی علاقه مند بودم یک واقعیت است. وقتی هم به دانشگاه آمدم به همین ترتیب بود. اما در دوره دکتری در آلمان این فرصت ایجاد شد که من بتوانم به مبانی نظری مکانیک کوانتومی بپردازم.
و آیا به نظر شما ارتباطی میان علم و حکمت وجود دارد؟«حکمت» گم شده انسان مومن است، «اَلْحِکْمَةُ ضَالَّةُ اَلْمُؤْمِن». امروزه این بحث حکمت پژوهشی که به آن میگویند wisdom-inquiry در دنیا مورد توجه قرار گرفته است و ما باید به جای جستجوی صرف برای معرفت و علم به حکمت نیز توجه کنیم.
بخشی از حکمت نیز علم است. علم و معرفت نابود نمیشوند، بلکه زیر سیطره یک نظام ارزشی، الهی و انسانی میروند. اگر شما بتوانید علم را زیر چنین پوششی قرار دهید، آن وقت آن مخاطرات بسیار کم میشود و شاید بتوان تاثیرات و اثرات جانبی مخرب آن را به حداقل رساند.
البته این به معنی آن نیست که میخواهیم از سنت یا نظامهای الهیاتی علم جدید را تولید کنیم. بلکه میتوانیم شیوهی اخلاقی وارزشی را از الهیات بگیریم و متوجه باشیم که جهان صاحبی دارد و راهی مقصدی و هدفی است. ما نباید به جای او خود را فعال ما یشاء بدون توجه به ارزشها قلمداد کنیم.
تا زمانی که نپذیریم حکمت برای انسان مهمترین گمشده است و تصور کنیم تنها فناوری و تکنولوژی را باید دنبال کرد، جهان ما روز به روز خرابتر میشود. دین، عرفان و معنویت، توانستهاند برای تمام انسانها بنیاد حکمی قدرتمندی را عرضه کنند و ما نیاز داریم که از اندیشهها و دریای معرفتی عارفان و متألهان بهره ببریم تا بتوانیم به دانش امروز جهت دهیم.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: بنیاد جهان غیر مادی کوانتوم مکانیک مکانیک کوانتومی آزمایشگاه ها مکانیک کوانتوم دانشگاه اصفهان فیزیک کوانتومی فیزیک کوانتوم فیزیک کلاسیک اندازه گیری حال حاضر فناوری ها ما به آن حقیقت اصیل وجود ندارد بنیاد جهان راه اندازی آن چیزی دسته ای عدم قطعیت آزمایش ها انجام شده سامانه ها علم جدید انسان ها کشور ما کمیت ها جهان ما مدل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۳۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قوانینی که میتواند ناجی علم و فناوری باشد
ایسنا/چهارمحال و بختیاری امروزه نظام علم و فناوری میتواند در جایگاه والایی قرار گیرد به شرط اینکه از ظرفیت شرکتهای دانش بنیان و به ویژه نخبگان استفاده شود.
به گزارش ایسنا، جایگاه علم و فناوری به اندازهای اهمیت دارد که میتوان با استفاده از قوانین وضع شده این جایگاه را ارتقا بخشید،حتی میتوان قوانینی که نیاز به اصلاح یا ارائه برای تصویب هستند از نخبگان و افراد صاحب نظر استفاده کرد تا با کمک آنها قوانین مشخص و کاربردیتری تصویب شود.
در راستای نگاه به جایگاه نظام علم و فناوری در امر قانونگذاری و سیاستگذاری، خبرگزاری ایسنا میزگردی را با حضور رییس پارک علم و فناوری چهارمحال و بختیاری و رییس بنیاد نخبگان برگزار کرده تا واکاویهایی در این زمینه صورت گیرد.
اسماعیل پیرعلی، رییس پارک علم و فناوری چهارمحال و بختیاری در این میزگرد اظهار کرد: مقام معظم رهبری و رییس جمهور در حوزه دانش بنیان خطابههایی دارند، میبینیم که هر ساله بحث شعار سال به نحوی به مباحث اقتصادی و بخشی از آن به تولید و نقش دانش، نوآوری و فناوری در حوزه تولید اشاره دارد.
وی افزود: به کارگیری فناوری، نوآوری و دانش بنیان شدن تولید و نقش دانشگاهها، سرآمدان و نخبگان در تولید میتواند در جهت تحقق شعار سال تاثیرگذار باشد، البته آنچه طی این سالها بوده این است که خلأهایی در زمینه نوآوری و فناوری وجود داشته که البته بسیاری از آنها از طریق گفتمان و ادبیات با اطلاع رسانی عمومی و خصوصی برطرف شده است، البته نقش رسانهها در آغاز این حرکت موثر بوده است.
پیرعلی در ادامه بیان کرد: درسال ۸۸ قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در مجلس مصوب شد که قانون کاملتر در سال ۱۴۰۱ تحت عنوان قانون جهش تولید دانش بنیان با ۲۰ ماده به تصویب رسید و شورای نگهبان این قانون را تایید کرد، قانون جامعی که توانست اندکی بحث حمایت از شرکتهای دانشبنیان را پوشش دهد، در آن قانون بخشی از آییننامههای اجرایی ذکر شده و هیات وزیران را مکلف کرده که سالانه آییننامهها را ابلاغ کنند، میتوان گفت جامعترین قانون است که به دستگاهها ابلاغ شده است، اما متاسفانه به دلیل جدید بودن ممکن است بدنه کارشناسی به دلیل آشنا نبودن به اجرای قانون تنگناهایی وجود داشته باشد
وی تاکید کرد: باتوجه به اینکه کارهای بسیاری روی این قانون انجام شده، باید خلأهای قانونی که ممکن است در اجرا پیش بیاید برطرف شود، مثلا ردیف بودجهای در بحث توسعه زیرساختها برای حمایت از شرکتهای دانش بنیان که محدود بوده افزایش یابد و یا در سازمان برنامه و بودجه فصلی جداگانه برای حمایت از پارکهای علم و فناوری اختصاص داده شود که نمایندگان نیز میتوانند در بحث لایحه بودجه و در کمیسیون تلفیق در این راستا کمک کنند.
رییس پارک علم و فناوری چهارمحال و بختیاری اضافه کرد: خلأهایی در حوزه زیرساخت و در استانهای کمتر برخوردار دیده میشود که توسط نمایندگان مجلس این موارد میتواند برطرف و هر چه سریعتر زیرساختهایی شکل بگیرد.
وی در ادامه با بیان اینکه تمایل نداشتن سرمایهگذاری بخش خصوصی از شرکتهای دانش بنیان از دیگر مشکلات موجود است، تصریح کرد: برخلاف تلاشهایی که در راستای جذب سرمایهگذار برای مشارکت یا سرمایهگذاری با شرکتهای دانش بنیان انجام میشود، تمایلی از سوی بخش خصوصی در این زمینه وجود ندارد، البته یکی از دلایل به شرایط جامعه، تورم و ... ارتباط دارد.
رییس پارک علم و فناوری استان افزود: در برخی از استانها این بحث پررنگ نیست، البته شاید به این دلیل است که در بحث سرمایهگذار خطرپذیر موفق عمل نشده که لازم است فرهنگ سازی اتفاق بیفتد، از طرفی سرمایهگذاری یا سهام دار شدن در صندوق پژوهش و فناوری موجب میشود که سرمایه صندوق افزایش یابد، بنابراین میتوان تسهیلات بیشتری از صندوق کسب کرد و تنوع تسهیلاتی را افزایش داد.
پیرعلی بیان کرد: در حقیقت میتوان گفت باید ضوابط به گونهای تعریف شود که هلدینگها در حوزه دانش فنی در استان در امر سرمایهگذاری ورود کنند، زیرا این مساله نیاز کشور است و میتواند به سرمایهگذاری شرکتها کمک کند، گرچه در بحث صادرات، بازاریابی و فروش باید حمایتها از طریق سرمایهگذاران انجام شود.
وی گفت: برای مردمی کردن شعار سال میتوان از فارغالتحصیلان و اساتید دانشگاه در قالب شرکتهای دانشبنیان و شرکتهای فناور و نوآور کمک گرفت، سیاستگذاریهایی که ابلاغ میشود باید بخشی به فارغالتحصیلان حوزههای علم و فناوری و دانش بنیانی اختصاص یابد.
پیرعلی افزود: برای نسل جدید که نسل متفاوتی هستند باید فضایی برای اشتغال آنها انجام شود که لازم است دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان برای هدایت و اشتغال نسل جدید برنامه داشته باشند و متناسب با برنامهها منابع مالی تامین شود، یعنی از طریق سیاستگذاریها رویکرد کارآفرینی در کارگروه اشتغال تشکیل میشود.
وی تاکید کرد: در برنامه سالانه پارک علم و فناوری شاخصها تعریف شده و با کمک دانشگاه و بنیاد نخبگان برای برنامههای آتی دانشجویان و کمک به بخشی از فضای کسب و کار اقداماتی انجام خواهد شد، به شرطی که بخشی از سیاستگذاری و حمایتهایی که مربوط به تامین منابع مالی بوده فراهم شود.
پیرعلی در پایان بیان کرد: در سال ۹۱ به مناسبت شعار سال در ماده ۳۴ بند دو در ضوابط اجرایی بودجه بیان شده بود که شورای برنامهریزی مکلف است حداقل ۱۰ درصد اعتبارات تملک داراییهای سرمایه استان را برای طرحها و پروژههای دانشبنیان مولد و منجر به رشد اقتصادی اختصاص دهد، بنابراین اگر مجلس هر ساله در ضوابط اجرایی بودجه دولت را مکلف کند که ۱۰ درصد از اعتبارات مخصوصا در استانهای کمتر توسعه یافته اتفاق بیفتد بسیار کمک کننده است.
در ادامه یعقوب طادی، رییس بنیاد نخبگان چهارمحال و بختیاری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به فعالیتهای بنیاد نخبگان در قالب نخبه شناسی، نخبه گزینی، نخبه پروری و نخبه گماری، اظهار کرد: اگر بتوانیم این چهار محور فعالیت را به نحو احسن انجام و پیش ببریم تقریبا میتوان گفت برنامههای حمایتی بنیاد نخبگان انجام شده است.
وی افزود: زمانی که در هر یک از این واژهها متمرکز میشویم مشاهده میکنیم که حجم کار بسیار زیاد است و به نوعی شاهد گستردگی مباحث در قشرهای مختلف نخبگانی میشویم، البته در هیچ یک از کشورهای دنیا بنیادی تحت عنوان بنیاد ملی نخبگان همانند ایران وجود ندارد.
طادی بیان کرد: به دلیل حجیم بودن اقدامات در حوزههای مختلف نخبگانی، بودجه مالی زیادی مورد نیاز است. کارهای خوبی در بحث نخبه شناسی و نخبهگزینی آغاز شده و نتایج آن امیدوار کننده است. بنیاد نخبگان در حوزه دانشآموزی از اجتماعات استعدادهای برتر در مدارس، با توجه به خروجی طرح شهاب، حمایت میکند.
وی گفت: اقدامات خوبی همچون جذب نخبگان در دستگاه های اجرایی یا حمایت از شرکت های دانش بنیان در جذب نخبگان انجام شده که میتوان کاملتر نیز شود. یکی از مشکلات اساسی در حوزه نخبگان که برخلاف قانونهای حمایتی که در بحث علمی و فناوری وجود دارد عدم وجود قانون مشخصی برای حمایت از نخبگان در کشور است، در حقیقت اگر قانون حمایتی مشخصی وجود داشت شاید مهاجرت نخبگان به استانهای همجوار و خارج از کشور به نوعی بسیار کمتر اتفاق میافتاد.
رییس بنیاد نخبگان استان ایجاد یا تصویب قانونهای حمایتی مشخص از نخبگان توسط مجلس شورای اسلامی را در جلوگیری از خروج نخبگان و مهاجرت معکوس تاثیرگذار دانست و افزود: اگر این گونه قوانین مصوب شود میتواند منجر به اثرگذاری نخبه در جامعه شود.
طادی در ادامه گفت: بسیاری از دستگاهها یا حتی بخشهایی از بدنه دولت، بنیاد ملی نخبگان و فعالیتهای آن را به طور کامل نمیشناسند یا اطلاعی از سند راهبردی کشور در امور نخبگان ندارند که متاسفانه موجب شده کارهایی که بنیاد ملی نخبگان مدنظر داشته و در سند راهبردی بیان شده مغفول واقع شود، اگر چه در حال حاضر تلاشهای مجدانهای در این خصوص برای اجرای سند راهبردی کشور در امور نخبگان توسط بنیاد ملی نخبگان وجود دارد.
وی بیان کرد: قطعاً نمایندگان مجلس میتوانند با حمایت از بنیاد ملی نخبگان قانونمشخصی در این زمینه مصوب کنند تا حمایتها کارساز باشند، از طرفی در بحث قانونگذاری و نظارت آنچه میتوان گفت این است که باید از ظرفیت نخبگان و از استعدادهای موجود استفاده کرد و با استفاده از روشهای موسوم در این خصوص یا توانایی که نخبگان دارند قانون، پیش از مصوب شدن به نوعی ردیابی شود تا خروجی آن مشخص و بازخورد آن بررسی شود، یعنی به گونهای قوانین مصوب شود که کمترین عارضه و بیشترین سود را برای جامعه داشته باشد.
وی اضافه کرد: هیاتهای اندیشهورزی که بنیاد ملی نخبگان از آنها حمایت میکند میتواند کمکی در راستای استفاده از ظرفیت نخبگان در مسائل روز باشد، در حقیقت نخبگان موتور محرکه جامعه هستند و در حوزه ها و تخصصهای مختلف و امر قانونگذاری و سیاستگذاری و ... توانایی لازم را دارند و میتوانند موثر باشند.
طادی تاکید کرد: انتظار میرود نمایندگان مجلس نخبگان را دریابند، گرچه بنیاد ملی نخبگان با همکاری معاونت علمی فناوری پیشنهاداتی ارائه دادهاند که بتوان قانون مشخصی همچون قانونهای حمایتی موجود برای حوزه های دیگر همانند فناوری و شرکتهای دانش بنیان برای نخبگان نیز مصوب شود تا به آن قانون استناد و از آن در بحث نگاهداشت نخبگان و بهرهمندی از ظرفیت آنها در کشور استفاده شود.
انتهای پیام